نسل نشسته!

وقت رکوع و سجده گذشته است؛اینک زمان،زمان قیام است...

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۸
مهر

به زمین و زمان بچسب!

بر زمین بنشین؛یعنی خیلی شلوغ نکن و این طرف و آن طرف نپر.

به جای اینکه عالم را بی سواد و نفهم و نادان تصور کنی،بنشین و به نقض و کمبود های علمی خودت توجه کن...! بر زمین بنشین!

ما بی سوادیم و خودمان نمی دانیم!

بخوان و بخوان و بخوان....

هر وقت بیشتر از آنچه می خوانی،گفتی و نوشتی،نگران باش!

باید طوری بشود که بیش از نوشتن و گفتن،بخوانی و بیش از خواندن،فکر کنی...

با زمان برخیز؛یعنی بگذار حرکت و رشد و پویش تو را زمان اداره کند...؛عجله نکن...؛هر چیز وقتی دارد...

باید زمان بگذرد و تجربه ها کسب کنی و رویدادها را ببینی و در متن حادثه ها باشی و بیازمایی و بفهمی و به خاطر بسپاری و...بزرگ شدن زمان می خواهد...؛ عجله نکن.

من اصولگرا تا بحث حقوق بشر و آزادی بانوان پیش می آید،پای توطئه ی استکبار را پیش می کشم و با یک "مرگ بر آمریکا" تمامش می کنم و رفیق اصلاح طلبم هم تا بحث حزب الله لبنان به میان می آید،با رفتاری مشابه و سطحی گرا و بدتر از مسافر تاکسی،قضیه را مسکوت اعلام می کند...مهم این است که هیچ کدام از ما،نه از انقلاب فرانسه و نه از جنگ های صلیبی و نه از...به اندازه هفت دقیقه نمی توانیم حرف بزنیم!

سر خودمان را نمی توانیم کلاه بگذاریم!

همه ی ما باید بنشینیم و بیشتر بخوانیم و بیشتر بیاموزیم....

"برش هایی از دست نوشته حجت الاسلام و المسلمین زایری"

  • دانشجو
۱۴
مهر

"ما مأمور به وظیفه ایم،نه مأمور به نتیجه."

این کلام نیز مانند سایر کلمات حضرت امام،در آیات و روایات بسیاری ریشه دارد.به نظر می رسد قصد امام از این کلام این بوده است که اولاً،ما به عنوان بنده ی مؤمن،فقط خود را در برابر خدا پاسخگو می دانیم و جز اطاعت امر او هدفی نداریم.ثانیاً،نگاهمان نگاه ظاهربین و مادی نیست؛پس می دانیم گاهی ظاهر موضوعی ناپسند است،اما خیر ما در آن نهفته است یا گاهی هدف ظاهری به سرعت محقق نمی شود،اما در حقیقت و در باطن،به هدف رسیده ایم و ثالثاً،خداوند از ما بیش از توان و امکانات و موقعیتمان نمی خواهد و...

متأسفانه، گاهی خواسته و ناخواسته،این کلام نغز و عمیق را برا ی توجیه کوتاهی ها و تنبلی هایمان به کار می بریم و فراموش می کنیم که انجام دادن متعهدانه و کامل واجب و تکلیف شرعی از ما خواسته شده است و به تعبیر حوزوی "مقدمه ی واجب،واجب است".پس تلاش جدی برای محقق شدن هرچه بیش تر هدف،وظیفه شرعی ماست.به عبارت دیگر،کسی که وظیفه ی خود را جدی نمی گیرد و کارش را سرسری انجام می دهد،با کسی که کار خود را انجام نداده است،فرق چندانی نمی کند.

شرع و دین ما حکم می کند کا را به کاردان بسپاریم و برای تحقق هدف،تمام تلاش خود را به کار ببندیم و همه مقدمات لازم را برای رسیدن به مقصود فراهم سازیم و اگر چنین نکنیم،در حقیقت،در انجام دادن واجب خود کوتاهی کرده ایم.

سنت الهی در نظام خلقت بر اساس اسباب و علل استوار است و این سنت مانند همه سنن الهی،به نیت من و شما یا میزان اعتقادمان به توحید یا میزان دوری مان از گناه و مقدار تلاوت قرآن ما ربطی ندارد.هرکس بیشتر زحمت بکشد،نتیجه ی زحمت خود را می بیند؛حتی اگر هدفش شیطانی باشد و هرکس تنبلی و ناشی گری کند،به حاصل نمی رسد؛حتی اگر هدف الهی داشته باشد.حکومت با عدالت پایدار می ماند،حتی اگر کافر باشد و با ظلم دوام نمی آورد،حتی اگر دینی باشد.اگر صله ی رحم کنی،عمرت طولانی می شود،حتی اگر اهل فسق و فجور باشی و دست کشیدن بر سر یتیم،غصه را از دل می برد،حتی اگر دستت به گناهی آلوده باشد و برعکس،توهین به معلم و عقوعق والدین،برکت را از جوانی و عمر می برد،حتی اگر شبانه روز به دعا و عبادت مشغول شوی!

براساس همین نظام،اگر ما برای انتقال اهداف و ارزش های انقلاب به نسل آینده درست عمل کنیم،موفق می شویم،وگرنه نتیجه نمی گیریم و فرقی نمی کند چه مفهومی قرار است منتقل شود.باید بپذیریم خدا تعهد نکرده است تنبلی و ناتوانی ما را با امداد غیبی و ارسال فرشتگان جبران کند.

مشکل اینجاست که دشمنان ما در هدف باطل خود جدی و سخت کوشند،اما ما در هدف الهی خود سستیم...این روح سخن امیرالمؤمنین(ع) است که فرمود:"عجبا من جد هولاء فی باطلهم و فشلکم عن حقکم".

دشمن می داند که برای تحقق هدفش باید زحمت بکشد وتلاش کند.او به قواعد و مناسبات علت و معلولی جهان تن داده است و نمی تواند تحقق اهداف خود را از کسی بخواهد،اما من تنبلی و کم کاری خود را به گردن آسمان و خدا و الطاف امام زمان(عج) می اندازم و به جای اینکه از خدا و امام عصر توقع برکت معنوی داشته باشم،توقع دارم فرشتگان به جای من کار کنند و موقع مصاحبه ی تلویزیونی و قیچی کردن روبان قرمز مرا خبر کنند!

 

برش هایی از کتاب "قدم کلیک هایتان بر چشم"

حجت الاسلام محمد رضا زائری

  • دانشجو